آوشآوش، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 17 روز سن داره

بهشت خونه ما

چهارمین ماهگرد

دوشنبه 24 تیر سال 1392 من یعنی آوش کوچولو چهارمین ماه زندگیم را پشت سر گذاشتم.الان با صدای بلند می خندم با عروسک هام بازی می کنم مخصوصا وقتی تو پارکم می خوابم یعنی مامان هی منو می بره می خوابونه تو پارک که خودش ناهار بپزه روزه خواری هم می کنه تو ماه رمضونی منم دست و پای عروسکم را محکم می کشم اونم هی جیغ می زنه بازی دیگه مورد علاقه من بازی با انگشتای دستامه اونا را تو هم قفل می کنم انگشتام خیلی واسم جذابن تیر ماه واسمون مهمون اومده بود از همون مهمونایی که من کلی دوستشون دارم و وقتی میان واسه خودم کلی بهم خوش می گذره عمه ها و بابا بزرگ و مامان بزرگ اومده بودند با دختر عمه ها منم به نوبت تو بغل بودم کلا از قبل واسم وقت رزرو می کردند.عمه...
29 تير 1392
1